به گزارش مشرق، خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۶ را در ادامه میخوانید:
آقای [حسامالدین] آشنا، معاونت جدید ویژه وزیر اطلاعات آمد. وضع خودش را گفت؛ از دانشجویان دکترای [رشته معارف اسلامی و ارتباطات] دانشگاه امام صادق (ع)، درترم آخر است. به خاطر اینکه آقای خاتمی با ادامهکار آقای فلاح مخالف بوده، به ناچار ایشان آمده است. از من برای سیاستکار مشورتکرد و اجازه گرفت که برای مشورت و انتقال اخبار، ملاقاتهای منظم داشته باشد. خواستکه برای رساله دکتریاش هم مصاحبهای داشته باشد.
آقای [سیدمحمد] میرمحمدی آمد. وضع کارش در دفتر رهبری را گفت و اطلاع داد، به زودی جواز حزبشان تکمیل میشود و اعلان میکنند. بنا دارد، مجلهای که جواز گرفته منتشرکند. راهنماییهایی در مورد کار مجلهاشکردم.
آقای حمید سبزواری، شاعر معاصر و دامادش دکتر ورسهای آمدند. شعر رسایی که در وصف کارهای سازندگی گفته و با خط خودش نوشته، آورد. گفت، میخواست در جلسه تجلیل مجلس بخواند که وقت کم آورده است. از من خواست که کمکی برای انتشار سرودهای انقلاب بکنم. سرودهای خیلی مشهور، مثل «خمینیای امام» و... از اوست. دامادش، متخصص انرژیهای نو است و گفت، روی طرحی در خصوص استحصال برق از ترکیب اکسیژن و هیدروژن کار میکند که اکنون در ژاپن، نیروگاههایی تا ۱۰ مگاوات برق از آن ساخته شده؛ قرار شد طرحش را بیاورد. میگوید، جزو دانشمندان معروف جهانی استکه اسمش در کتاب چهرههای دانشمند جهان آمده است.
عصر کمیسیون زیربنایی مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، برای اولین بار جلسه داشت. قرار شد، دو هفته یک بار در دفتر من، جلسه باشد. بحث اول در انرژی باشد. افطار، جمعی از انتظامات با اعضای خانواده، میهمانم بودند.
آقای [محسن] نوربخش، [رئیسکل بانک مرکزی]، توضیحاتی درباره بودجه سال ۱۳۷۷ و کمبودهای امسال و احتمال کسری جدی در سال ۱۳۷۷ داد.
از من خواستکه سفر عربستان سعودی را بروم و برای [حل] مشکل قیمت نفت تلاشکنم و نیز اصرار داشتکه نامزد انتخابات میاندورهای مجلس بشوم. گفت در افکارسنجی کارگزاران، رأی من خیلی بالاست؛ بالاتر از افراد دیگر، مثل آقایان [مهدی] کروبی و [علیاکبر] ولایتی که آرای کمتری دارند؛ نپذیرفتم. گفت، بنا دارند [در حزب کارگزران]، ضدحمله تبلیغات جاری علیه شهرداری تهران را شروع کنند.
منبع: انتخاب